جدیدترین متدهای آموزشی با متدنیو
جدیدترین متدهای آموزشی methodnew

اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی ( بخش هفتم )

اصطلاحات کابردی زبان انگلیسی قسمت هفتم | متدنیو

اصطلاح یا اصطلاحات , جمله یا عبارتی هستند که معمولاً در انگلیسی روزمره برای بیان عقاید خاص استفاده می شود . درک اصطلاحات انگلیسی مهم است زیرا برای درک معنای کسی هنگام استفاده از آنها در مکالمه ، نیاز به آشنایی عمیق تری از زبان انگلیسی دارند.

اصطلاحات در ابتدا ممکن است پیچیده به نظر برسند ، اما یادگیری آنها در واقع بسیار سرگرم کننده است. اگر می خواهید مهارت های انگلیسی خود را تقویت کنید ، ادامه مطلب را بخوانید تا بدانید چرا اصطلاحات برای یادگیری زبان انگلیسی شما بسیار مهم است. و انواع این اصطلاحات را از سایت متدنیو فرا بگیرید .

اصطلاحات راهی جدید برای بیان خود به زبان انگلیسی به شما می دهند .

معنای اصطلاح به طور کلی به زمینه خاصی که از آن استفاده می شود بستگی دارد. وقتی کسی در آمریکا به شما می گوید ‘break a leg’ ، آنها این را به معنای واقعی نمی گویند ، بلکه در عوض برای شما آرزوی موفقیت می کنند . به همین ترتیب …. پس اگر میخواهید بتوانید در زبان انگلیسی خود را به خوبی ابراز کنید و صحبت های دیگران را بهتر متوجه شوید , یادگیری اصطلاحات کاربردی و روزانه انگلیسی برای شما واجب است .

اصطلاحات کابردی زبان انگلیسی قسمت هفتم | متدنیو

اصطلاحات کابردی زبان انگلیسی قسمت هفتم | متدنیو

اصطلاحات روزانه زبان انگلیسی :

By accident

تصادفی، از روی تصادف

It happened by accident

تصادفا رخ داد

By accident, he hit the wrong button on the keyboard and lost his file

تصادفی دکمه اشتباه روی کیبورد را زد و فایلش را از دست داد

She walked into the bathroom by accident while he was in there

او، در حینی که آن مرد داخل حمام بود، تصادفی وارد آنجا شد


Come from

اهل جایی بودن، از جایی آمدن

?Where did it come from

این مال کجاست؟ از کجا می آید؟

Where did your ancestors come from?

اجداد تو اهل کجا بودند؟

These bananas come from Brazil

این موزها از برزیل می آیند


Feel for

برای کسی دل سوزاندن، همدردی کردن

I feel for those guys

دلم برای آن مردها میسوزد

She felt for the people starving in Africa, so she sent money to the charity

او دلش برای آدم هایی که در آفریقا گرسنگی می کشیدند میسوخت، بنابراین برای خیریه پول فرستاد


Feel for

برای کسی دل سوزاندن، همدردی کردن

I feel for those guys

دلم برای آن مردها میسوزد

She felt for the people starving in Africa, so she sent money to the charity

او دلش برای آدم هایی که در آفریقا گرسنگی می کشیدند میسوخت، بنابراین برای خیریه پول فرستاد


For the sake of

به خاطر، محض خاطر

He works for the sake of his family

او به خاطر خانواده اش کار میکند

For the sake of time, we won’t discuss the new budget at this meeting

به خاطر (صرفه جویی در وقت، در این جلسه راجع به بودجهی جدید بحث نمی کنیم


Get away with
قسر در رفتن، از زیر مجازات در رفتن

You’ll never get away with this

هیچ وقت از زیر مجازاتی این در نخواهی رفت

He thought he could get away with hiding a card in his sleeve, but he got caught

فکر کرد می تواند از زیر مجازات پنهان کردن یک کارت در آستینش در برود، ولی گیر افتاد


Abide by
پیروی کردن از، تبعیت کردن از

You have to abide by my rules if you want to live in my house

اگر می خواهی در خانه من زندگی کنی باید از قوانین من پیروی کنی

You have to abide by the rules or they will make you leave

باید از قوانین تبعیت کنی وگرنه مجبورت می کنند اینجا را ترک کنی


Apart from
سواي، جداي از، غیر از

Apart from the food, he really enjoyed his trip

غیر از غذا، واقعا از سفر لذت برد

Apart from the size of the bedroom, I really liked the apartment

غیر از اندازه اتاق خواب، از آن آپارتمان واقعا خوشم آمد

She enjoyed her visit to England, apart from the Weather

از سفرش به انگلیس لذت برد به غیر از هوایش


As if
انگار، به نظر

He looked as if he was angry

به نظر عصبانی می رسید

He acted as if nothing was wrong

جوری رفتار کرد انگار هیچ مشکلی وجود ندارد

Dream as if you’ll live forever  Live as if you’ll die today

جوری رویا ببین انگار تا ابد زندگی میکنی  جوری زندگی کن انگار امروز میمیری

مرتبط : دلایلی که ما را از یادگیری زبان انگلیسی دور میکنند

تصویر کپچا

این به ما کمک می کند تا از اسپم ها جلوگیری کنیم، از شما متشکربم

اشتراک گذاری این محتوا
Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
Tumblr
WhatsApp
Pinterest
دستبه بندی مطالب