جدیدترین متدهای آموزشی با متدنیو
جدیدترین متدهای آموزشی methodnew

اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی ( بخش چهاردهم )

قسمت 14 آموزش اصطلاحات انگلیسی سایت متدنیو

اصطلاح یا اصطلاحات , جمله یا عبارتی هستند که معمولاً در انگلیسی روزمره برای بیان عقاید خاص استفاده می شود . درک اصطلاحات انگلیسی مهم است زیرا برای درک معنای کسی هنگام استفاده از آنها در مکالمه ، نیاز به آشنایی عمیق تری از زبان انگلیسی دارند.

اصطلاحات در ابتدا ممکن است پیچیده به نظر برسند ، اما یادگیری آنها در واقع بسیار سرگرم کننده است. اگر می خواهید مهارت های انگلیسی خود را تقویت کنید ، ادامه مطلب را بخوانید تا بدانید چرا اصطلاحات برای یادگیری زبان انگلیسی شما بسیار مهم است. و انواع این اصطلاحات را از سایت متدنیو فرا بگیرید .

اصطلاحات راهی جدید برای بیان خود به زبان انگلیسی به شما می دهند .

معنای اصطلاح به طور کلی به زمینه خاصی که از آن استفاده می شود بستگی دارد. وقتی کسی در آمریکا به شما می گوید ‘break a leg’ ، آنها این را به معنای واقعی نمی گویند ، بلکه در عوض برای شما آرزوی موفقیت می کنند . به همین ترتیب …. پس اگر میخواهید بتوانید در زبان انگلیسی خود را به خوبی ابراز کنید و صحبت های دیگران را بهتر متوجه شوید , یادگیری اصطلاحات کاربردی و روزانه انگلیسی برای شما واجب است .

قسمت 14 آموزش اصطلاحات انگلیسی سایت متدنیو

قسمت ۱۴ آموزش اصطلاحات انگلیسی سایت متدنیو

Let alone

چه برسد به

He can’t even swim, let alone work as a lifeguard

او حتی نمی تواند شنا کند، چه برسد به اینکه به عنوان نجات غریق کار کند

I can barely afford this apartment, let alone a house

از پس هزینه این آپارتمان به زحمت می توانم بربیایم، چه برسد به هزینه های یک خانه

She won’t do any typing, let alone organize the filing

او هیچ چیزی تایپ نمی کند، چه برسد به اینکه فایلها را مرتب و ساماندهی کند


Look back on

به گذشته فکر کردن، به خاطر آوردن

He sometimes looks back on his childhood

او گاهی به کودکی اش فکر می کند

There are many good memories I can look back on from high school

خاطرات خوب زیادی از زمان دبیرستان هست که میتوانم به آنها فکر کنم

She doesn’t like to look back on her life in Arizona

دوست ندارد به خاطرات زندگی اش در آریزونا فکر کند


Lose one’s head

از کوره در رفتن، عصبانی شدن، کنترل خود را از دست دادن

In an argument, it’s important not to lose your head

در یک بحث، مهم است که از کوره در نروید

He lost his head when she told him she was leaving

وقتی آن زن به او گفت دارد آنجا را ترک می کند از کوره در رفت

In an emergency, it is important not to lose your head

در درک یک شرایط اضطراری، مهم است کنترلتان را از دست ندهید


Make faces

شکلک در آوردن

He’s always making faces at the girls

دارد برای دخترها شکلک در می آورد

The baby laughed when I made faces at him

نوزاد وقتی برایش شکلک در آوردم خندید


Regardless of
بی توجه به، صرف نظر از

He decided to wear his favorite outfit regardless of what the others thought

او بی توجه به اینکه بقیه چه فکر می کنند تصمیم گرفت لباس های مورد علاقه اش را بپوشد

go to Spain She plans to regardless of the cost

او بدون توجه به اینکه چقدر هزینه دارد قصد دارد به اسپانیا برود


Result in
منجر شدن به

Coming to work late again will result in him losing his job

دوباره دیر سر کار آمدن منجر به این خواهد شد که کارش را از دست بدهد

The earthquake resulted in the deaths of thirty people

زمین لرزه منجر به مرگ سی نفر شد

مرتبط : کتاب های داستان دو زبانه انگلیسی فارسی 

 

تصویر کپچا

این به ما کمک می کند تا از اسپم ها جلوگیری کنیم، از شما متشکربم

اشتراک گذاری این محتوا
Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
Tumblr
WhatsApp
Pinterest
دستبه بندی مطالب