اصطلاحات عباراتی هستند که به ما کمک می کنند یک وضعیت دقیق را به روشی متفاوت و خلاقانه تر توصیف کنیم. آنها اطلاعات فرهنگی و تاریخی را به اشتراک می گذارند و درک مردم از یک زبان را گسترش می دهند. اصطلاحات برخی از ویژگی های متمایز را ایجاد می کنند که می توانند از یک زبان به زبان دیگر متفاوت باشند. و جالبتر اینکه ، اصطلاحات گاهی اوقات می توانند برخی از فرهنگ ها و شخصیت های فرهنگی را منعکس کنند .
اما معمولا درک این اصطلاحات با ترجمه معمولی امکان پذیر نیست و گاها افراد دچار اشتباه میشوند , بهترین راه برای یادگیری این اصطلاحات استفاده از مقالات اصطلاحات انگلیسی سایت متدنیو است .
Pay back
پس دادن
Now I can pay back my loan!
حالا میتوانم وامم را پس بدهم!
He still hasn’t paid back the money he owes me
هنوزی پولی که به من بدهی دارد را پس نداده
Thanks for the money! I’ll pay you back as soon as I can
ممنون بابت پول! به محض اینکه بتوانم آن را پس میدهم
As for
در مورد، از بابت
I get along with most of my family As for my sister, we fight a lot
من با بیشتر اعضای خانواده ام کنار می آیم در مورد خواهرم، زیاد دعوا می کنیم
As for me, I would rather stay home tonight and watch television
از بابت من، ترجیح میدهم امشب خانه بمانم و تلویزیون تماشا کنم
You can come in As for the dog, he has to stay out
می توانی بیایی داخل در مورد سگ، باید بیرون بماند
Deal in
چیز مشخصی را فروختن، تمرکز داشتن روی فروش چیزی
This store deals in pets
این مغازه حیوان خانگی می فروشد
This website deals in computer hardware, not software
این وبسایت سخت افزار کامپیوتری میفروشد، نه نرم افزار
Our shop only deals in imported goods from China
فروشگاه ما فقط کالاهای وارداتی از چین را میفروشد
Dream up
ایده داشتن، از خود در آوردن
I wonder how he dreams up these things
نمی دانم چطور این ایده ها به فکرش میرسد
It’s amazing how he dreamed up the idea for the movie
شگفت آور است چطور ایدهی این فیلم به ذهنش رسید
She dreamed up the idea of using stamps as wallpaper
این ایده به ذهنش رسید که از تمبر به عنوان کاغذدیواری استفاده کند
Find fault with
ایراد گرفتن از، انتقاد کردن
My friend always finds fault with my cooking
دوستم همیشه از آشپزی من ایراد می گیرد
His boss found fault with much of his work, so he got fired
رئیسش از بیشتر کار او ایراد می گرفت، بنابراین اخراج شد
Get out of
بیرون رفتن از جایی، از زیر کاری در رفتن
Let’s get out of here
بیا از اینجا برویم بیرون
She had a note from her doctor to get out of class
او برگه تایید پزشکش را داشت تا از کلاس برود بیرون برای خارج شدن از کلاس تاییدیه پزشکش که میگفت او بیمار است را داشت)
I think there is going to be trouble Let’s get out of here!
فکر می کنم دردرسر درست خواهد شد بیا از اینجا برویم بیرون!
Go wrong
مشکلی پیش آمدن، اتفاقی افتادن، اشتباه از آب در آمدن
Take this emergency money ? just in case anything goes wrong
این پول اضطراری را بگیر برای حالتی که مشکلی رخ دهد
Something went wrong with the computer, so the system crashed
یک مشکلی برای کامپیوتر پیش آمد، بنابراین سیستم از کار افتاد
In addition to
علاوه بر
He coaches basketball in addition to his office job
او علاوه بر کار اداری اش مربیگری بسکتبال هم می کند
In addition to flowers, I am also allergic to chicken
علاوه بر گل، او به مرغ هم حساسیت دارد
She enjoys playing the piano in addition to singing
او علاوه بر آواز خواندن از پیانو زدن هم لذت می برد
Mess up
خرابکاری کردن، اشتباه کردن
Why do you always mess up everything?
چرا همیشه همه چیز را خراب میکنی؟
He messed up the recipe, so the food tasted terrible
در دستورپخت اشتباه کرد، بنابراین غذا مزه خیلی بدی پیدا کرد
How could you mess up the plan? It was so easy!
چطور توانستی برنامه را خراب کنی؟ خیلی راحت بود که!
Sell out
تمام کردن یک کالا برای فروش، کاملا فروختن یک چیز
Sorry We’re all sold out
ببخشید این کالا را تمام کرده ایم
The movie sold out the first weekend it was in theaters
بلیت های فیلم در اولین تعطیلات آخر هفته ای که در سینما پخش داشت کامل فروخته شد
She needed to buy some fish, but the store was sold out
لازم بود چند تا ماهی بگیرد، ولی مغازه تمام کرده بود
As a matter of fact
در واقع
Everything was going wrong that day As a matter of fact, the day was about to get Worse
آن روز همه چیز داشت خراب از آب در می آمد در واقع، آن روز در آستانه بدتر شدن هم بود
I know the man in the picture very well As a matter of fact, he is my father
آن آدم داخل عکس را خیلی خوب میشناسم در واقع، او پدرم است
مرتبط :چگونه ادبیات میتواند بر یادگیری زبان انگلیسی تاثیر بگذارد ؟